دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
20 بهمن 1400 - 12:04
فارغ التحصیلان بیکار (۱)/ فتح اللهی در گفت‌وگو با آنا مطرح کرد؛

رمزگشایی از پازل بیکاری فارغ‌التحصیلان/ برنامه‌محوری و شناسایی هرم‌های سنی، حلقه‌های مفقوده اشتغال هستند 

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه کشور نیازمند انقلاب اقتصادی است، بر اهمیت سرفصل‌هایی همچون شناسایی هرم‌های سنی، برنامه‌محوری و استفاده از ظرفیت‌های بنیاد ملی نخبگان برای حل مشکل بیکاری فارغ التحصیلان تأکید کرد.
کد خبر : 639861
دکتر فتح الهی



به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، زهره محمدی ، در دنیای امروز که سرعت تغییرات و دگرگونی علم و فنّاوری به شکل حیرت‌انگیزی در حال حرکت و رشد است، نظام‌های آموزشی هر کشور به‌عنوان عامل مهم و اساسی در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش عظیمی را ایفا می‌کنند لذا عنایت و توجه روزافزون به نوع و گسترش آموزش ضرورتی انکارناپذیر دارد که با آموزش‌های لازم و متناسب با سطح استعدادهای کیفی و کمی نیروی انسانی کشور می‌تواند زمینه رشد و بالندگی علمی کشور را فراهم و مشکلات عدیده پیش روی بخش‌های اقتصادی و اجتماعی کشور را مرتفع کند.
تردیدی نیست که عامل انسانی به‌ویژه نیروی انسانی متخصص، کارآفرین و خلاق نقش اساسی در پیشرفت بخش‌های مختلف کشور دارد اما تحقق این امر با نظام آموزشی متناسب و کاربردی امکان‌پذیر است و می‌تواند پاسخگوی نیازها و انتظارات جامعه باشد.
همکاری متناسب و ارتباط مستمر نظام آموزشی به‌ویژه نظام آموزش عالی با بخش صنعت، نهادهای نظارتی و آماری و حتی کسب‌وکارهای بخش خصوصی می‌تواند در به‌روزرسانی برنامه‌های در حال اجرا و سیاست‌های آن تأثیر بسزایی در تدوین و اجرایی شدن سند چشم‌انداز رشد و توسعه کشور داشته باشد. «آدام اسمیت» اقتصاددان معروف کلاسیک معتقد است «آموزش افراد درواقع نوعی سرمایه‌گذاری در آن‌هاست. با آموزش افراد تواناتر خواهند شد و رشد قابلیت‌های آنان سبب می‌شود که نه‌تنها خود به درآمد بیشتری نائل شوند، بلکه جامعه نیز از سرمایه‌گذاری در آن‌ها منتفع گردد»، به عقیده اسمیت انسان‌ها با آموزش به سرمایه مبدل می‌شوند و جامعه می‌تواند از توان تولید آن‌ها به‌صورت بهتری بهره‌مند شود.


متفکرین و برخی مدیران کشور سال‌هاست در تلاش‌اند تا از طریق نزدیک کردن رابطه صنعت با دانشگاه یافته‌های علمی و تلاش‌های پژوهشی را در خدمت توسعه فناوری ملی قرار دهند. بعد از تغییر نام وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، انتظار می‌رفت وزارت علوم در راستای توسعه فناوری، قدم‌های اساسی برداشته و نقش مهمی را در توسعه دانش‌بنیان کشور ایفا کند. به‌ویژه که این وزارتخانه بیشترین متخصصان علمی کشور و محققین را در اختیار دارد؛ اما باوجود تلاش‌های زیادی که پس‌ازاین تغییر نام تاکنون صورت گرفته، هنوز هم نیاز به اقدامات اساسی، برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی شایسته‌ای که منجر به برونداد مناسب‌تری از توسعه فناوری و یا رویکرد وزارت به سمت‌وسوی فناوری ملی باشد احساس می‌شود. نکته دیگر آنکه بخشی از فارغ‌التحصیلان در رشته‌های مختلف دانشگاهی بعد از اتمام دوران تحصیل، به علت فاصله داشتن آموزش‌های دانشگاهی با نیاز بازار کار از اشتغال باز می‌مانند.


در این راستا برای بررسی حلقه مفقوده آموزش مبتنی بر بازار کار با یعقوب فتح اللهی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌آید.


آنچه در گفت‌وگوی ما با یعقوب فتح اللهی می‌خوانید:


*اولین گام حل معضل بیکاری شناسایی هرم‌های سنی جامعه، مشاغل و نظام دانشگاهی است


*لزوم تدوین برنامه هدفمند بین فارغ التحصیلان دانشگاه و نیازسنجی مشاغل بازار کار


*اشتغال فقط به صورت سامانمند و برنامه محور حل‌وفصل می‌شود


*بنیاد ملی نخبگان بازوی کامل کننده برنامه ساماندهی فارغ التحصیلان دانشگاهی


*برنامه‌ریزی اقتصادی و بازآرایی نظام اقتصادی با استفاده از نیروی انسانی مهارت دیده


رمزگشایی از پازل بیکاری فارغ‌التحصیلان/ برنامه‌محوری و شناسایی هرم‌های سنی، حلقه‌های مفقوده اشتغال هستند 


اولین گام حل معضل بیکاری شناسایی هرم‌های سنی جامعه، مشاغل و نظام دانشگاهی است


آنا: با توجه به افزایش آمار بیکاری تعدادی از فارغ التحصیلان رشته‌های مهندسی پس از اتمام دوران تحصیل و کاهش اقبال داوطلبان کنکور از این گروه رشته در سال‌های اخیر، به نظر شما دلیل بروز این مشکل وجود رشته‌های غیرکاربردی در دانشگاه‌ها است یا اینکه محتوای آموزشی این رشته‌ها مطابق نیاز روز بازار کار نیست؟


فتح اللهی: برای توضیح و پاسخ به این نکته حیاتی ، ابتدا لازم است سه‌ هرم را در نظر بگیرید. هرم اول را هرم سنی جامعه می‌گوییم. یعنی اینکه چند درصد جمعیت کشور در سنین جوان و چند درصد در سنین میانسال و پیری قرار دارند؟


در رأس هرم دوم ،مشاغل قرار دارند که باید مشخص شود هر شغلی چند درصد از مجموعه مشاغل کشور را در بر گرفته است؟ و هرم سوم شامل مقاطع تحصیلی نظام دانشگاهی کشور است؛ یعنی چند درصد از دانشجویان کشور در مقاطع کاردانی‌، کارشناسی، تحصیلات تکمیلی و دکتری هستند؟ بنابراین باید در گام اول مشاغل در کشور را احصا کرده باشیم تا محرز شود سهم هر کدام از بخش‌های خصوصی ، دولتی و تعاونی از مشاغل موجود در ایران به طور دقیق چه تعداد است؟


حال اگر در برنامه‌ریزی‌های آموزشی بین این سه هرم تناسب ایجاد نشده باشد نتیجه آن همین بیکاری بخشی از فارغ التحصیلان دانشگاهی و عدم استفاده از ظرفیت نیروی جوان کشور می شود.پس اولین گام در حل معضل بیکاری شناسایی همین سه هرم در کشور است.


لزوم تدوین برنامه هدفمند بین فارغ التحصیلان دانشگاه و نیازسنجی مشاغل بازار کار


آنا: آیا می‌توان با این سه هرم که ذکر کردید مشکل را حل کرد؟


فتح اللهی: بله، در گام اول باید سازمان امور اداری و استخدامی کشور، سازمان برنامه و بودجه ، مجلس شورای اسلامی، وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی و مرکز آمار ایران، اطلاعات کافی از این سه هرم جمع‌آوری کنند و برنامه نیروی انسانی کشور را نیز بر همین اساس تدوین کنند که در بخش‌های مختلف دولتی، خصوصی و تعاونی که ارکان اقتصاد ایران هستند و بخش‌های مشاغل آزاد به چه تعداد نفر و چه تعداد شغل نیاز داریم؟


در حال حاضر بخشی از مشاغل کشور به صورت آزاد در بدنه اقتصادی فعالند که به صورت مشخص در قالب گروه خاصی از مشاغل تعریف نشده و نامگذاری نشده‌اند . به عنوان مثال: بازار آهنگران و بازار طلا که از صنایع مهم و استراتژیک در بازار ایران هستند.


پس لازم است در مرحله اول وضعیت اینگونه مشاغل از نظر میزان نیاز به نیروی کار مهارتی تعیین شده و در مرحله دوم دانشگاه‌هایی مانند فنی‌ و حرفه‌ای یا علمی‌ کاربردی برای این صنایع در کشور نیروی کار مهارتی در رشته‌های مورد نیاز تربیت کنند.در مثال دیگری می‌توانم صنعت پوشاک را نام ببرم که از تولید تا عرضه آن به دست مصرف کننده نهایی رصد نشده و نیازسنجی از این صنعت سودآور صورت نگرفته است.


بنابراین دانشگاه که محل تربیت نیروی انسانی کشور است، نباید فرصت فعالیت را از مقاطع سنی افراد بگیرد بلکه حضور افراد در دانشگاه فرصت مغتنمی است که می‌توان از هر فارغ التحصیل آن به عنوان گنجینه‌ای کاربردی در کشور استفاده کرد. پس ارتباط بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و نیازسنجی بازار در حوزه مشاغل، صرفاً با تدوین یک برنامه هدفمند و مشخص امکان‌پذیر است.


اشتغال فقط به صورت سامانمند و برنامه محور حل‌وفصل می‌شود


آنا:چگونه می شود برنامه هدفمند مشاغل را تدوین کرد؟


فتح اللهی: همواره حوزه دانشگاهی کشور و توسعه آموزش عالی جزو برنامه‌های نظام جمهوری اسلامی بوده که تا حدودی نیز توسعه پیداکرده است اما در بخش‌های اقتصاد آزاد و دولتی برنامه‌ریزی متناسب با بکارگیری نیروی جوان کشور صورت نگرفته است. به عنوان مثال: آیا شرکت‌های بزرگی همچون ایران خودرو، سایپا، راه آهن جمهوری اسلامی ایران، مپنا و... برای توسعه و افزایش کیفیت در ارائه محصولاتشان برای یک دهه آینده برنامه‌ای دارند؟و اگر برنامه‌ای برای افزایش محصولات و خدمات تنظیم کرده‌اند، برای بخش نیروی انسانی نیز باید آماده کنند. اینجاست که صنعت و دانشگاه در راستای تأمین نیازهای کلان اقتصادی کشور با هم مشارکت کرده و جذب دانشجو در دانشگاه بر اساس نیازسنجی صحیح از صنعت اتفاق می‌افتد.


بخش های مهم اقتصادی و صنعتی کشور باید برای تأمین نیاز نیروی انسانی مهارت دیده و باسواد به دانشگاه اعلام نیاز کرده و دانشگاه نیز در مقابل به تعداد مورد نیاز و به صورت کاملا هدفمند اقدام به همکاری خواهد کرد. نکته مهم آن است که اشتغال فقط به صورت سامانمند و برنامه محور حل‌وفصل می‌شود و نه با سؤال و جواب مقطعی و دوره‌ای.نکته مهم آن است که اشتغال، به صورت سامانمند و برنامه محور حل‌وفصل می‌شود و نه با سؤال و جواب مقطعی و دوره‌ای.




بیشتر بخوانید:





رمزگشایی از پازل بیکاری فارغ‌التحصیلان/ برنامه‌محوری و شناسایی هرم‌های سنی، حلقه‌های مفقوده اشتغال هستند 


بنیاد ملی نخبگان بازوی کامل کننده برنامه ساماندهی فارغ التحصیلان دانشگاهی


آنا: از کجا باید شروع کنیم؟ و هماهنگی بین دستگاه های مسئول پیش برنده هدف خواهد بود؟


فتح اللهی: برای شروع باید برنامه مناسبی به استناد داده‌هایی که در آن سه هرم وجود دارد تدوین کنیم . اداره آمار کشور باید بتواند اطلاعات کافی درباره مقاطع تحصیلی، مشاغل و نیروی کار مورد نیاز هر بخش را به طور کامل ارائه دهد تا بر اساس این سه داده اصلی که سه رکن اصلی برنامه‌ریزی هستند بتوان یک برنامه کامل اقتصادی اجتماعی تنظیم شود.


از طرف دیگر وجود بنیاد ملی نخبگان که داده‌هایی از نیروی انسانی مهارتی در اختیار دارد می تواند به عنوان بازوی کامل کننده برنامه ساماندهی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، عمل کند.


اما نتیجه این عدم هماهنگی شکوفایی استعدادهای کشور ما در جامعه آمریکا و اروپا را رقم می زند به شکلی که با وجود هزینه های انجام شده در راستای رشد و آموزش سرمایه های انسانی کشور، این سرمایه در برخی موارد با دریافت ۱۵۰۰ دلار در ماه، خدمت رسانی و مهاجرت به اکوسیستم آمریکا و اروپا را به بیکاری در کشوری که رشد کرده ترجیح می‌دهد.


از طرف دیگر مطرح کردن این موضوع که برخی افراد ادعا می‌کنند دانش‌آموختگان دانشگاهی در بدنه اقتصاد نمی‌توانند کار کنند، غلط است! زیرا بار علمی فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشور در سطح قابل قبولی است زیرا همین افراد در فرآیند مهاجرت به سایر کشورها پذیرفته می‌شوند و در فعالیت‌های اقتصادی کشورهای اروپایی و آمریکا جذب کار می‌شوند.


یکی از دلایل جذب فارغ التحصیلان کشورمان توسط کشورهای دیگر، همین سرمایه بودن نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده است که در اکوسیستم مبدأ هزینه‌های رشدشان پرداخت شده و نیروی کار تربیت شده و آماده به کار هستند لذا با کمی مهارت آموزی اولیه به راحتی مورد بهره برداری قرار می گیرند.


برنامه‌ریزی اقتصادی و بازآرایی نظام اقتصادی با استفاده از نیروی انسانی مهارت‌دیده


یکی از دلایل جذب فارغ التحصیلان کشورمان توسط کشورهای دیگر، همین سرمایه بودن نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده است که در اکوسیستم مبدأ هزینه‌های رشدشان پرداخت شده


آنا: چگونه می توانیم نظام اقتصادی را با استفاده از ظرفیت نیروی انسانی تحصیل کرده رشد دهیم؟


فتح اللهی: در گام اول باید برای برنامه‌ریزی اقتصادی و بازآرایی نظام اقتصادی اقدام شود زیرا ایران به یک انقلاب اقتصادی نیاز دارد. با تدوین یک نظام اقتصادی نوین و مقاوم است که می‌توان در برابر فشارهای اقتصادی و تحریم‌ها دوام آورد.


در مرحله بعد می توان با توجه به نیاز مشاغل در هر بخش ، دوره های مهارت آموزی برای فارغ التحصیلان بیکار برگزار کرد تا بتوانند در شغل متناسب با تحصیلاتشان قرار بگیرند. در اغلب کشورها وقتی فردی از دانشگاه فارغ التحصیل می‌شود، برای ورود به بازار کار، باید حداقل ۶ ماه دوره کارورزی را طی کند و لزوماً دانش در کنار مهارت است که در عمل و در میدان با هم کارساز می‌شود.


در وزارت علوم متناسب با رشته تحصیلی باید فضای کارِ کارآموزی مهیا شده و جزء برنامه آموزشی قرار داده شود، سایر نهادها و وزارتخانه‌ها هم باید با هماهنگی کامل آن را در برنامه خودشان قرار دهند. برای این کار باید هزینه شود و حتی برای کارآموزان نصف حقوق پرسنل آن مرکز، حق الزحمه در نظر بگیرند و این دلگرمی علاوه بر افزایش کیفیت کار کارورزان، شرایط اقتصادی نسبتاً مطلوبی برای فارغ التحصیلان بیکار مهیا می‌شود.


موضوع مهارت‌آموزی فقط مختص دانش‌آموختگان آموزش عالی و وزارت علوم نیست بلکه مهارت‌آموزی در میدان اتفاق می‌افتد و این میدان در دست سایر وزارتخانه‌های دولت ، بخش خصوصی و تعاونی است.


دولت هم می‌تواند در بودجه‌ سالانه کشور این موضوع را پیش‌بینی و بار مالی آن را تقبل کند. ما وظیفه‌ داریم برای ۱۰ سال آینده با دانشگاه‌های سطح یک کشور مانند صنعتی شریف،دانشگاه تهران، تربیت مدرس و... زمینه پذیرش و آموزش این افراد را فراهم کنیم و به این شکل آن‌ها را در میدان عمل با مسائل و مشکلات کشور درگیر کنیم. با این طرح بسیاری از مسائل تحقیقاتی تحصیلات تکمیلی هم به صورت برنامه محور پیش خواهد رفت.


انتهای پیام/۴۱۰۶/



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته